شاگردی

شما چه زمانی مشاوره را متوقف می کنید؟

مقالات
05.13.2019

به عنوان یک کشیش یا مشاور، از کجا می دانید که چه زمانی مشاوره را متوقف کنید؟ در حالیکه، برای پایان دادن به مشاوره در حال تصمیم گیری هستید، احتمالاً به یک سری مسائلی برخورد می کنید که راحت نیستند، اینکه همه مشکلات حلّ نشده است. احساس می کنید که نیاز به رشد بیشتری وجود دارد یا اشتیاق شخص را برای ادامه مشاوره منظم و مرتب احساس می کنید. اما اینها دلایل کافی و مناسبی برای ادامه دادن به مشاوره نیست. زمان مناسب برای پایان دادن به مشاوره، همیشه نیاز به تشخیص و حکمت فراوان دارد. گاهی اوقات تصمیم گیری برای خاتمه دادن به مراحل مشاوره واضح و شفاف است، اما اغلب اوقات اینطور نیست.

بهترین راه برای تصمیم گیری در مورد پایان دادن به مشاوره این است که یک سری مِلاکهای واضحی را مدّ نظر قرار دهیم. به دو شاخص مثبت و چهار شاخصی که ناخوشایندتر می باشد، توجه کنید.

 

1.شخص مورد نظر مشکل خود را درک می کند و برای اقدام به عمل در این رابطه مجهز شده است.

بهترین شاخص برای پایان دادن به مشاوره زمانی است که شخص مورد نظر به طور کافی و مناسب تجهیز شده تا با ایمان در برابر مشکلاتش عکس العمل نشان دهد و نمونه پیوسته ای از این عمل را نشان می دهد. علائم و نشانه های این مشکل سبکتر شده است: افسردگی به بدیِ گذشته نیست؛ زن و شوهر آشتی کرده اند و اعتمادشان را نسبت به یکدیگر احیا کرده اند؛ مرد جوانی که درگیر مشاهده تصاویر مستهجن بود، به طور قابل توجهی، گناه روابط جنسی خود را به تعویق انداخته است. فشار مربوط به مشکل اولیه، دیگر هیچ خرابی در زندگی آنها ظاهر نمی کند. و یکدفعه، آنها احساس می کنند که دیگر نیازی به ملاقات با شما ندارند. و با وجود اینکه شما دوستشان دارید، اما احساس می کنید که دیگر نیازی به این ملاقاتها نیست.

  1. در مسیر توجه و مراقبت شما از آنها، مراقبت و توجه شخص دیگری به طور مؤثرتر ظاهر می شود.

اگر شما در زمینه کلیسای محلی مشاوره می دهید، از زوجها یا افراد دیگری استفاده خواهید کرد تا به همراه شخصی که مشاوره دریافت می کند، حاضر شود. اغلب اوقات، این افراد در تشخیص مشکلاتی که در دل این شخص می باشد، مؤثرتر از شما عمل می کنند. این تهدیدی برای موقعیت شما به عنوان یک کشیش یا مشاور نیست، بلکه نشانه ای از این است که کلیسا چگونه باید عمل کند. این باید شما را به شدت هیجانزده کند که دیگران مهارت یا درک و بصیرتی را دارند که شما ندارید. اگر به چنین موردی برخورد کردید، بهترین کار ممکن این است که آن شخص را به دیگران بسپارید.

متأسفانه، همه مشاوره ها، پایان مثبتی ندارد. گاهی اوقات، دلایل دیگری ما را وادار به انتقال شخص به مشاوران دیگر یا نوع دیگری از مراقبت می کند.

  1. به نظر می رسد که هیچ چیزی تغییر نمی کند.

شما سعی کردید که برای مدتی کمک کنید، و به نظر می رسد که به جایی نمی رسید. آنها، حداقل به ظاهر، سخت تلاش می کنند که تغییراتی ایجاد کنند، اما همان مشکلی که در ابتدا داشتند، همچنان آزارشان می دهد. شاید حتی بدتر شده است. ممکن است این از کمبود بصیرت و درک یا مهارت از جانب شما باشد، یا ممکن است به خاطر سختدلی، جهالت، یا عوامل دیگری از جانب آنها باشد. معمولاً از دو طرف مشکلی وجود دارد. اما نکته این است که به نظر می رسد هیچ تفاوتی ایجاد نشده است. این زمان خوبی برای انتقال افراد به شخصی دیگر می باشد.

  1. آنها علاقه ای به کار کردن ندارند.

شما در مشاوره در شرایطی قرار خواهید گرفت که در اصل شخص مشورت گیرنده، از زمان ملاقات برای غُرغُر کردن، غیبت و شکایت استفاده می کند. اما وقتی به کارِ سخت مطالعه کتاب مقدس، تفکر در مورد انگیزه های قلبی، برخورد با گناه، یا مواجه شدن با توّهم خود می رسند، آنها نمی خواهند که این کارها را انجام دهند. این افراد انتظار دارند که در جلسات، شما کارهای سخت را انجام دهید. اما جلسات مشاوره برای خدمت به افرادی نیست که نمی خواهند کاری انجام دهند و به جلسات می آیند تا حسّ “انجام کاری” در رابطه با مشکلات خود را ارضا کنند. اجازه ندهید که مردم خودشان را فریب بدهند و فکر کنند که سخت تلاش می کنند، درحالیکه هیچ تلاشی نمی کنند. اگر آنها تکالیف خود را انجام ندهند و علاقه ای ندارند که به سؤالاتی که شما مطرح می کنید، پاسخ بدهند، لازم است که مشاوره به خاطر خودشان به اتمام برسد.

  1. آنها به شما اعتماد ندارند.

موقعیتهایی پیش می آید که در آن اشتباهات شما به شکل دردناکی قابل مشاهده می باشد. شاید شما با صحبت کردن در مورد موضوعی که درک نکرده اید یا با کلافگی نسبت به آنها عکس العمل نشان داده اید، و به این ترتیب خرابکاری کرده اید. شما قرار ملاقاتها را فراموش کرده اید یا نتوانسته اید با برنامه ریزی دوباره و مناسب، آنها را در برنامه خود بگنجانید. می دانید که دو چیز در مورد شما حقیقت دارد: اینکه گناهکارید و انسان هستید. نکته این است که، آنها اعتماد خود را به شما از دست داده اند- یا به خاطر خطای شما و یا انتظارات غیر واقع بینانه خودشان. در نتیجه، اگر آنها به شما اعتماد نکنند، راهنماییهای شما را دنبال نخواهند کرد، و وقت این رسیده که به مشاوره خاتمه دهید. اگر آنها نمی خواهند از کس دیگری در کلیسا مشاوره دریافت کنند، شاید وقت آن رسیده باشد که به کلیسای دیگری منتقل شوند.

  1. آنها به کمکی بیشتر از آنچه که در توان شماست، نیاز دارند.

مشکل آنها آنقدر شدید می باشد که به زمان یا تخصصی بیش از آنچه که شما دارید، نیاز دارند. آرزو داشتید که ای کاش می توانستید زمان بیشتری را به آنها اختصاص دهید، اما انجام مسئولیتهای دیگری که به عهده دارید، غیر ممکن می شد، چون آنها به چیزی بیش از یک ساعت مکالمه در هفته نیاز دارند. به عنوان نمونه، اعتیاد به مواد مخدر می تواند خارج از کنترل باشد و شخص معتاد نیاز به ملاقات روزانه دارد. آرزو داشتید که ای کاش مهارت بیشتری داشتید تا می توانستید موارد مربوط به یک مشکل خاص را بشناسید، اما شما بصیرت، مهارت، یا زمان مورد نیاز برای رسیدگی به پیچیدگیهای این مشکل را ندارید. حال، در نظر داشته باشید که آستانه آنچه که شما می توانید به آن رسیدگی کنید، فراتر از آن چیزی است که خودتان بتوانید آنرا تشخیص بدهید. اما ما می خواهیم توجه داشته باشیم که بعضی از مشکلات از نظر روحانی بسیار پیچیده شده اند یا از نظر فیزیولوژیکی آنقدر در شخص نفوذ کرده اند که باید به دنبال شخصی با مهارت بیشتر باشید. هدف این نیست که از دست آنها خلاص شویم، بلکه به آنها کمک کنیم تا کمکی را که نیاز دارند، دریافت کنند.

اگر لازم باشد که آنها را به شخص دیگری در کلیسا واگذار کنید (کشیشی دیگر یا یک ایماندار بالغ ) یا به کسی خارج از کلیسا ( یک مشاور یا دکتری که در جماعت شما می باشد)، احساس شکست خوردگی نکنید. گاهی اوقات، بهترین راه مراقبت از آنها این است که خودتان کار را ادامه ندهید، بلکه آنها را به مسیر درست هدایت کنید- به کسی که بتواند وقت و توجه مناسب و مورد نیاز را به آنها بدهد.

اگر هر یک از این شاخصها برای شرایط شما کاربرد دارد، احتمالاً وقت آن رسیده که با درخواست برگزاری جلسه نهایی به مشاوره خاتمه دهید. بعضی از افراد بسیار خوشحال خواهند شد که به مشاوره خاتمه دهید. بعضی دیگر نسبتاً آگاه خواهند شد. و برای گروه دوم، جلسه آخر بسیار کُشنده می باشد. آنها می خواهند که مشاوره بیش از حدّ لازم ادامه پیدا کند، شاید حتی با شما مشاجره کنند که نیاز به کمک بیشتری دارند. اگر شما با حکمت خود ( نه به خاطر بی صبری)، به این نتیجه رسیده اید که باید به جلسات خود خاتمه دهید، پس با فیض عمل کرده و بر خاتمه دادن و جمع بندی جلسات پافشاری کنید. اجازه ندهید که دامها و فشارهای افرادی که بیش از اندازه نیازمند هستند، قدمها و مراتب مشاوره شما را تنظیم کنند. با فروتنی به دلواپسی و نگرانی آنها گوش کنید؛ در مورد آنها دعا کنید؛ و بعد تصمیم گرفته و بهترین کار را انجام دهید.

****

یادداشت ویراستار: این مقاله اقتباس شده از کتاب اخیر جِرِمی پیِر و دیپاک رِجو، کشیش و مشاوره : موارد اساسی برای شبانی کردن اعضای نیازمند( راه صلیب، 2014). اولین بار در وب سایت ائتلاف مشاوره کتاب مقدس ارائه شد.