دیگران

دوباره موفقیت را در خدمت تصور کنید

توسط Mark Dever

​Mark Dever é o pastor da Capitol Hill Baptist Church em Washignton, D. C. e presidente do 9Marks.
مقالات
03.04.2019

دیوید وِلز، نویسنده و الهیات دان در کتاب خود در سال 1994، خدا در سرزمین باطل، می گوید: ” {سمینار} شاگردان از موقعیت کنونی کلیسا ناراضی هستند. آنها معتقدند که کلیسا دید و رویای خود را از دست داده است، و انتظار دارند که چیزهای بیشتری از کلیسا دریافت کنند.” اما نارضایتی کافی نیست، همانطور که وِلز نیز با این قضیه موافق است. ما نیاز به چیز بیشتری داریم. ما نیاز به مثبت گرایی داریم تا کلیسا را برای آنچه که باید باشد احیا کند. کلیسا در طبیعت و ذات خود چیست؟ علامت مشخصه و نشانه کلیسا چیست؟

تاریخچه سلامت کلیسا

مسیحیان در مورد ” نشانه های کلیسا” بسیار زیاد صحبت کرده اند. موضوع کلیسا تا دوره اصلاحات هنوز به عنوان موضوع مرکزی رسمی و گسترده برای مباحثه الهیاتی نبود. پیش از قرن شانزدهم، پذیرفته شده بود که کلیسا حقیقی است و باید وجود داشته باشد، نه اینکه بخواهند در مورد آن بحث کنند. فکر می کردند که کلیسا وسیله ای برای فیض است، واقعیتی که به عنوان یک پیش فرض برای بقیه الهیات وجود داشت. با ظهور انتقاد بنیادی مارتین لوتر و دیگران در قرن شانزدهم، به هر حال، بحث در رابطه با طبیعت کلیسا اجتناب ناپذیر شد. طبق توضیحات یک محقق، ” اصلاحات، انجیل را ساخت، نه سازمان کلیسایی، این آزمایشی برای کلیسای حقیقی است. ( اِدموند کِلونی، کلیسا، 1995) ، 101 “

در سال 1530 ملانچتون اعتراف آگزبِرگ را مطرح کرد، که در مقاله شماره 7 اظهار کرده که” این کلیسا جماعتی از مقدسین است که در آن انجیل به درستی تعلیم داده می شود و آیینهای مذهبی به درستی اجرا می شود. و برای این اتحاد حقیقی کلیسا، کافی است که اتحاد در باورها وجود داشته باشد، در رابطه با تعالیم انجیل و اجرای آیینهای مذهبی. در سال 1553 توماس کرانمِر چهل و دو مقاله برای کلیسای انگلیس منتشر کرد که در آن نوشت: ” کلیسای مرئی مسیح، جماعتی از مردان امین است که در آن کلام خدا موعظه می شود و آیین های مذهبی به موقع و به درستی اجرا می شود.” جان کالوین در مؤسسه خود می نویسد که” هر جا که ما می بینیم کلام خدا خالصانه موعظه می شود و شنیده می شود، و آیین های مذهبی مطابق رسوم مسیح اجرا می شود، در آنجا نباید شک کرد که کلیسای خدا وجود دارد.”

اعتراف بلجیک ( 1561 )، مقاله 29، گفته:” نشانه هایی که کلیسای حقیقی توسط آنها شناخته می شوند: اگر تعالیم ناب و خالص انجیل در آنجا موعظه شود؛ اگر آیین های مذهبی را به طور خالص مطابق رسوم مسیح اجرا کنند؛ تأدیب و انضباط کلیسا برای تنبیه گناه اجرا شود؛ به طور خلاصه، اگر همه چیز مطابق کلام ناب خدا اجرا شود، و هر آنچه که مخالف اینهاست طرد شود، و عیسی مسیح به عنوان سر کلیسا تصدیق شود.”

 

خلق و نگهداری کلیسا

ما در این دو نشانه می توانیم ببینیم- اعلام انجیل و انجام آیین های مذهبی – هم خلق و هم نگهداری کلیسا- چشمه حقیقت خدا و وسیله دوست داشتنی برای شامل بودن و نشان دادن آن است. کلیسا با موعظه درستِ کلام پیش می رود؛ کلیسا شامل اجرای درست تعمید و شام خداوند است و با این نشانه ها تشخیص داده می شود( با این فرض که در این نشانه آخر، تأدیب کلیسا انجام می شود.)

قطعاً هیچ کلیسایی بی نقص نیست. اما خدا را شکر، کلیساهای ناقص بسیاری هستند که تندرست می‌باشند. با وجود این، ترس من از این است که تعداد زیادی از کلیساها سالم نیستند- حتی در میان کلیساهایی که خداوندی کامل مسیح و اقتدار کامل کتاب مقدس را تأیید می کنند. بنابراین، نُه نشانه تشکیل شده از نقشه ای برای احیای موعظه کتاب مقدس و رهبری کلیسا در زمانی است که جماعات بسیاری تضعیف شده و به سوی مسیحیت مذهبی و اسمی رفته اند، با تمام نتایج حاصل از عمل گرایی و کوچک و بی اهمیت شمردن آن. هدف بسیاری از کلیساها از اینکه خدا را به سادگی جلال دهند، به این تبدیل شده که بزرگتر شوند، با این پیش فرض که اگر کلیسا به این هدف برسد، به هر شکلی که به این هدف دست یابد، خدا را جلال می دهد.

در جامعه ای که مسیحیت به طور گسترده و با سرعت انکار می شود، در جاییکه بشارت اغلب اوقات غیر قابل تحمل شده یا حتی به طور رسمی به عنوان یک جرم منفور دسته بندی شده، می بینیم که دنیای ما عوض شده است. فرهنگی که ما خود را با آن وفق می دهیم تا با آن در هماهنگی باشیم، تبدیل به فرهنگی می شود که به طرز پیچیده ای مخالف انجیل است، به طوریکه اگر بخواهیم با آن انجیل خود را تطبیق بدهیم، انجیل واقعی را از دست می دهیم. در چنین روزهایی، باید دوباره کتاب مقدس را بشنویم و دوباره تصویری از خدمت موفق داشته باشیم، نه اینکه الزاماً و بلافاصله ثمر داشته باشیم بلکه به شکل مثبتی نسبت به کلام خدا امین باشیم.

 

ما نیاز به الگوی جدیدی داریم

ما نیاز به الگوی جدیدی برای کلیسا داریم. درواقع، الگویی که نیاز داریم یک الگوی قدیمی است. ما نیاز به کلیساهایی داریم که در آن کلیدِ تعیین کننده موفقیت، نتایج بدیهی نیست بلکه پشتکار در امانتداری کتاب مقدسی است. این الگوی جدید (قدیمی) کلیسا بر روی دو نیاز اساسی در کلیساهای ما تمرکز دارد: موعظه پیغام خدا و رهبری شاگردان. پنج ” نشانه اولیه کلیسای سالم” ( موعظه کامل با شرح و توصیف کامل، الهیات کتاب مقدسی، درک کتاب مقدسی از انجیل، درک کتاب مقدسی از ایمان آوردن، و درک کتاب مقدسی از بشارت) که همه اینها انعکاسی از موعظه صحیح کلام خداست. چهار نشانه آخر (عضویت کلیسا، تأدیب کلیسا، توجه به شاگردی و رشد، و رهبری کلیسا) اشاره می کند به این مشکل که چطور به درستی مرزها و نشانه های هویت مسیحی را اجرا کنیم، به عنوان مثال، چطور شاگردان را رهبری کنیم.

هدف و منظور نهایی برای همه اینها این است که خدا جلال یابد، درحالیکه ما او را به دیگران می شناسانیم. در سراسر تاریخ، خدا مشتاق است که خود را بشناساند( به عنوان نمونه، خروج 7 : 5 ؛ تثنیه 4 : 34 – 35 ؛ مزامیر 22 : 21 – 22 ؛ اشعیا 49 : 22 – 23 ؛ حزقیال 20 : 34 – 38 ؛ یوحنا 17 : 26 ) . او جهان را خلق کرده و همه این کارها را برای ستایش خود انجام داده است. آنچه خدا انجام داده درست و خوب است و باید اینطور باشد. مارک راس اینطور عنوان می کند:

” ما یکی از تکه های مهمِ خدا و قابل مشاهده هستیم… دلواپسی بزرگ پولس برای کلیسا این بود  (در افسسیان 4 : 1 – 16 ) که کلیسا جلال خدا را نشان داده و ظاهر کند، به این شکل که شخصیت و صفات خدا را بر ضد همه افتراها و بدگویی های عالم شیاطین ثابت کند. بدگویی و افتراهایی که می گوید خدا ارزش این را ندارد که برای او زندگی کنید… خدا جلال نام خود را به کلیسایش سپرده است.”

همه کسانی که این کلام را می خوانند- افرادی که رهبران کلیسا هستند یا رهبران نیستند- به شباهت خدا آفریده شده اند. ما باید تصویر زنده از طبیعت اخلاقی و شخصیت عادل خدا باشیم، باید آن را در سراسر جهان منعکس کنیم تا همه ببینند- مخصوصاً در اتحادمان با خدا از طریق مسیح.

بنابراین، این چیزی است که خدا ما را برای آن فرا می خواند و دلیلی است برای فراخواندن ما. او ما را می خواند که با او و با هم متحد شویم، و با هم در جماعتمان متحد شویم، نه برای جلال خود بلکه برای جلال خدا.

 

یادداشت ویراستار: این مقاله اقتباس شده از مقدمه ” نُه نشانه یک کلیسای سالم.”

( Wheaton : Crossway, 2000)