شاگردی

آیا کتاب مقدس برای افرادی که در خواندن مشکل دارند، بسیار پیچیده می باشد؟

مقالات
05.13.2019

من وقتی 18 یا 19 ساله بودم کتاب خواندن را یاد گرفتم. منظورم خواندن به شکل واقعی می باشد. پیش از آن، چیزهایی که می خواندم محدود می شد به منوی رستوران یا نتایج فوتبال در تلویزیون. اما بعد، این کتاب را خواندم و فهمیدم که واقعاً آنرا دوست دارم. کم کم فکر کردم که شاید خواندن یک کتاب کامل، ایده بدی نباشد.

یک نفر کتاب کوچکی را به من هدیه داد که توسط مرد بسیار باهوشی به نام جان اُوِن نوشته شده بود (که به خاطر چکمه های چرمی ساق بلندش که تا زانو می رسید و روغن زیادی که به موهایش می زد، معروف بود). من آن کتاب را بلعیدم. بعد از آن، به یک کتاب فروشی مسیحی محلی رفتم تا ببینم که آیا کتابهای دیگری از این نویسنده دارند. یکی از آنها را پیدا کردم که نامش، مرگِ مرگ در مرگِ مسیح بود، آن را خریدم و به خانه آوردم.

در صفحه اول کتاب خواندم:

به خواننده- اگر چه شما قصد دارید (شروع خوبی نبود- کلمات قدیمی انگلیسی، کلمات سختی هستند) ادامه بدهید، اما من از شما می خواهم که کمی در اینجا مکث کنید. اگر شما، مانند بسیاری از افراد در این عصر دروغی (وانمود کننده)، به نشانه یا عنوان چشم می دوزید و مانند کسی که به تئاتر می رود، به سراغ یک کتاب می روید، تا دوباره از آن خارج شوید- و به این ترتیب سرگرمی خود را داشته باشید؛ خداحافظ!

اجازه بدهید که آنرا تفسیر کنم: ” اگر بر روی وزنه ای که از احمق تا پرفسور می باشد، شما بر وزنه احمق قرار دارید، پس به آرامی کتاب را روی زمین بگذارید و آنرا نخوانید.” یک صفحه، یک جمله، یک خط، و به من گفته شد،” شما سرگرمی خود را داشته باشید؛ خداحافظ!” من صدای اُوِن را شنیدم که از پسِ قرنهای گذشته مرا سرزنش می کرد، اَندی، تسلیم شو؛ در این کتاب هیچ تصویری نیست، این برای تو بسیار دشوار است، و فوق از درک توست. به سراغ تلویزیون برو. بنابراین من کتاب را بستم، و از آن زمان تا بحال آنرا نخوانده ام.

سؤال من این است: آیا چنین چیزی در مورد کتاب مقدس هم حقیقت دارد؟ آیا کتاب مقدس فقط برای پرفسورها، دانشمندان، دانشجویان، و افرادی می باشد که دائماً در کتاب و کامپیوتر هستند؟ آیا فقط برای جان اُوِن می باشد، نه برای اَندی پرایم؟ آیا فقط برای واعظان می باشد، نه برای اعضای کلیسا؟ آیا فقط برای طبقه متوسط می باشد؟ آیا می تواند برای توطئه گران در همسایگی من یا فقیران در محله شما باشد؟ آیا بسیار دشوار است؟ آیا دور از دسترس افراد عادی می باشد، و فقط مختص اندک برگزیدگان می باشد؟

 

کلام حیات

کلام خداوند را از تثنیه 30 : 14 بشنوید- ” کلام حیات نزدیک توست…” اینجا در تثنیه، موسی در برابر قوم خدا می ایستد، در پایانِ سه موعظه بسیار طولانی، نفس عمیقی می کشد. شکّی نیست که قوم زیر بارِ سنگین موعظه در عذاب بودند. اما توجه کنید که موسی موعظه خود را در اوجی به پایان می برد که شامل چهار مورد منفی در 30: 11 – 14 می باشد. کلام حیات این است:

  • خیلی دشوار نیست.
  • از تو دور نیست.
  • در آسمان نیست.
  • آنطرف دریا نیست.

خدا می گوید که کلامش برای شما بسیار پیچیده نیست. دور از دسترس نیست، غیر عملی نیست، غیر قابل درک نیست، فقط برای دانشمندان نُخبه نیست، و فقط مخصوص کاهن یا کشیش شما نیست. برای شناخت خدا و درک کلام او، لازم نیست که نوعی اَبَر انسان روحانی باشید. مفهوم کلام خدا برای اکثر افراد پوشیده نیست، تا فقط توسط افراد بسیار باهوش یا افرادی که صدها کتاب می خوانند، کشف شود.

موسی در 30 : 14 می گوید: ” این کلام بسیار نزدیک توست.” این بیانیه به همان اندازه که ساده می باشد، خلاصه هم هست. کلام خدا واقعاً واضح است، چون او واقعاً آنرا نزدیک ساخته است. آنقدر نزدیک که ببینیم، آنقدر نزدیک که بشنویم، آنقدر نزدیک که لمس کنیم، آنقدر نزدیک که بدانیم و بشناسیم. ” این کلام در دهان و در دل توست.”

این اولین باری نیست که ما در تثنیه زبان “نزدیکی” را داریم. پیش از این عبارت در تثنیه 4 : 5 – 8 می خوانیم:

“اینک چنانکه یهوه خدایم، مرا امر فرموده است، فرایض و احکام به شما تعلیم نمودم، تا در زمینی که شما داخل آن شده، به تصرف می آورید، چنان عمل نمایید. پس آنها را نگاه داشته، بجا آورید زیرا که این حکمت و فطانت شماست، در نظر قومهایی که چون این فرایض را بشنوند، خواهند گفت: ” هر آینه این طایفه ای بزرگ، قوم حکیم، و فطانت پیشه اند.” زیرا کدام قوم بزرگ است که خدا نزدیک ایشان باشد چنانکه یهوه، خدای ما است. در هر وقت که نزد او دعا می کنیم؟ و کدام طایفه بزرگ است که فرایض و احکام عادله ای مثل تمام این شریعتی که من امروز پیش شما می گذارم، دارند؟”

نزدیکی خدا، بزرگی او و فیضش را نشان می دهد. خدای لایتناهی خودش را برای مردم محدود و متناهی، قابل شناخت ساخته است. خدای تمامی حکمت، شریعت خوب خودش را به قومی نادان داده است. خدای جهان هستی، قومی بی اهمیت و کوچک را تبدیل به قومی می کند که مایه حسرت تمامی ملتها می شوند. خدای قدوس به مردم گناهکار نزدیک می شود.

زمینه تثنیه این موضوع را آشکار می کند که موسی می دانست که قوم موفق نمی شوند، به درستی که چنین انتظاری می رفت؛ نه به خاطر اینکه آنها نتوانستند فرامین خدا را درک کنند، بلکه چون آنها از این فرامین اطاعت نمی کردند. اما همانطور که در این زمینه می گوید که انتظار می رفت که آنها موفق نشوند، همچنین یک وعده هم نشان داده شده است. تثنیه 30 : 6 بیان می کند،” یهوه خدایت دل تو و دل ذریّت تو را مختون خواهد ساخت تا یهوه خدایت را به تمامی دل و تمامی جان خود دوست داشته، زنده بمانی.” پاسخ حقیقی به شریعت فقط اطاعت مانند یک اَبَر انسان نبود. بلکه، حیات باید در اعتماد و ایمان به وعده خدا برای آینده یافت می شد.

انتخاب حیات این بود که ایمان و اعتماد داشته باشند که خدا به وعده های خود نزدیک شده است.

 

کلام مسیح

در صفحات کتاب مقدس خود جلوتر بروید، از میان سالهای تاریخ نجات عبور کنید و خواهید دید که این وعده در رومیان 10 به انجام رسیده است. در اینجا پولس را می بینیم که بر زبان موسی سوار شده و نکته مشابه، اما نسبتاً پیشرفته تر را بیان می کند. از شفافیت و وضوح کلام خدا، او به شفافیت و وضوح مسیح و نجات می رسد. پولس از تثنیه 30 نقل قول می کند تا انجیل را خلاصه کند. همانطور که داشتن شریعت در دهان خود و شناختِ آن در دل خود، در تثنیه 30 فقط برای اَبَر انسانها نبود، نجات هم در رومیان 10 فقط برای انسانهایی با تواناییهای برتر نمی باشد.

بزرگی و فیض خدا در کلامش دیده می شود، چون ما به وضوح در کلامش، نجات دهنده و تحقق وعده های خدا را می بینیم. در رومیان 10 دوربین به طور اتوماتیک با وضوح بسیار زیاد بر عیسی متمرکز شده است. لازم نیست که به آسمان بروید تا خدا را بشناسید، چون خدا در شخصِ پسرش پایین آمد. او تا این اندازه نزدیک شد. لازم نیست که شما به عمقها بروید تا نجات یابید چون خدا در عیسی به قبر رفت تا دوباره قیام کند و حیات بیاورد. این مطلب تا این اندازه واضح و شفاف شده است.

نکته پولس این است که نجات در تلاشهای سخت و توانفرسای ما برای نگاه داشتن شریعت یافت نمی شود. این برای ما بسیار دشوار است. بلکه، نجات در فیض خدا یافت می شود. ما اَبَر انسان نیستیم- و لازم نیست که اینطور باشیم. خدا از طریق عیسی خداوند، که هم خدا و هم انسان بود، به ما نزدیک شد. این عیسی در زمانیکه شما نااطاعتی کردید، اطاعت کرد، به خاطر نااطاعتی ما در لعنت مُرد، تا ما بتوانیم در برکت اطاعت او زندگی کنیم. در او، نجات نزدیک شد؛ اینک در دسترس ماست، و برای همه بدون هیچ تبعیضی قابل دسترسی می باشد. اهمیت صراحت و وضوحِ کتاب مقدس، در شفافیت و وضوح نجات دهنده می باشد. جلال شفافیت و وضوح کتاب مقدس در نزدیکی نجات دهنده می باشد.

 

چرا این موضوع مهم است

چرا این اصل در خدمت روحانی اهمیت دارد؟ شاید اکثر افراد در همسایگی شما، بیشتر از من و شما مطالعه کنند. اما بعضی از افراد بیسواد می باشند. با تشخیص این موضوع، ما نمی توانیم این حقیقت را کنار بگذاریم که خدا خودش را در یک کتاب- به طور کامل و نهایی- به ما مکشوف کرد.

بنابراین وقتی ما با افرادی هستیم که تجربه کمی دارند یا اشتیاق کمی برای مطالعه دارند، افرادی که هیچ تجربه یا اشتیاقی برای کتاب مقدس ندارند، ما می توانیم این اعتماد را داشته باشیم که وقتی صفحات کتاب مقدس را باز می کنیم، خدا نزدیک ما خواهد بود و عیسی شفاف و واضح خواهد بود. قطعاً مطالبی خواهد بود که آنها – و ما- به طور کامل درک نخواهیم کرد. اعتراف وِست مینستر اعلام می کند که ” همه چیز در کتاب مقدس به طور یکسان، ساده و واضح نیست”؛ به این معنا که، درک بعضی از قسمتها سخت تر از قسمتهای دیگر می باشد. حتی پطرس رسول بیشتر در مورد نوشته های پولس می گوید که، آنها سخت و دشوار است، اما غیر ممکن نیست، هرگز از درک ما خارج نمی باشد.

بنابراین خدمت ما، خدمت کلام است. بنابراین، تکلیف ما این است که کلام خدا را موعظه و اعلام کنیم تا خدا، توسط روح القدس خود، چشم کوران را بینا کند، در حالیکه حجاب را برمی دارد، و فَلسها از چشم شنوندگان ما می افتد.

 

یادداشت ویراستار: این مقاله ابتدا در وب سایت 20 طرح و نقشه، نمایان شد.