موعظه مشروح

آیا موعظه کردن از زمان کلیسای اولیه تغییر کرده است؟

مقالات
03.19.2019

موعظه مشروحِ سیستماتیکِ دائمی از کتاب مقدس، جایگاهی مرکزی در دید و رویای من برای خدمت کلیسا به طور طبیعی، دارد. وقتیکه من از کتابهای موجود در کتاب مقدس برای جماعتم موعظه می کنم، معتقدم که با این کار یک حرفه و سنتّی را ادامه می دهم که ریشه در تورات، روشهای تعلیمی یهودیان و کلیسای رسولی دارد. این فضا به ما اجازه نمی دهد که در مورد طبیعت اولیه این موعظه مشروح توضیح بدهیم؛ در عوض از من خواسته شده که در مورد اندیشه های مربوط به طبیعت بدهکاری ما به موعظه کردن از کلیسای اولیه بعد از کتاب مقدس، صحبت کنم.

واعظان کلیسای اولیه ای که من به آنها به عنوان اهل حرفه ماهر نگاه می کنم، عبارتند از آمبروز، جِروم، گریگوری از نازیانزوس، کریسوستُم، آتاناسیوس، آگوستین، و پیتر کریسولوگوس. به هر حال، وقتی من موعظه هایی از این افرادی که موعظه مشروح را به کار می بردند، می خوانم، کاری نمی توانم بکنم جز اینکه متوجه شوم که موعظه آنها برای افکار امروزی بیشتر بیگانه است تا اینکه مشروح باشد. چطور موعظه مشروح مدرن می تواند وابسته به موعظه کلیسای اولیه باشد، موعظه ای که برای ما بسیار بیگانه به نظر می رسد؟

 

الزام مشترک بین قدیمی و مدرن

اول، این یک امر حیاتی است که وزن لازم را به الزام مشترکی بدهیم که بین ما و واعظانی که اولیا و بزرگان مذهبی بودند، وجود دارد. مجرّبان قدیمی و معاصر موعظه مشروح، به شکل یکسانی باور داشتند که آیات کتاب مقدس در همه اظهاراتش، حقیقت دارد. بعلاوه، هر دو این عقیده را داشتند که وقتی کتاب مقدس موعظه می شود، خدا خودش صحبت می کند.

در بسیاری جاها، پدران، از جمله ترتولیان، اظهار کرده اند که هر آنچه آیات کتاب مقدس تعلیم می دهد، حقیقت است. {1 } آگوستین هم اعلام کرد که ، ” من یاد گرفته ام که این احترام و حرمت را تسلیم کتابهای کانونی کتاب مقدس کنم: فقط در این کتابهاست که من به طور قطع باور دارم که نویسندگان کاملاً از هر خطایی به دور بودند. ” {2} چنین تأییدهای صریحی از قابل اعتماد بودنِ کتاب مقدس، در نوسازی دیدگاه اولیا و بزرگان از آیات کتاب مقدس، بسیار باارزش است.

به هر حال، حداقل، مفاهیم و مضامینی که از کاربرد واقعی آیات کتاب مقدس گرفته شده، در میان مجموعه گسترده ای از نوشته ها و بیانیه های پدران کلیسا، به اندازه امروز، مربوط و مناسب می باشد. موعظه کردن جای اصلی برای استفاده از کتاب مقدس در کلیسای اولیه بود، و وقتیکه ایرادات (بیانات) و نقل قولها یکی بعد از دیگری روی هم جمع می شود، بسیار روشن می شود که چرا واعظان قدیمی به این شکل با آیات کتاب مقدس برخورد می کردند، چون آنها باور داشتند که این حقیقت است، و از طریق آن خدا به شنوندگان اشاره می کند.

بر اساس موعظه آگوستین، ” بیایید با آیات کتاب مقدس مثل آیات کتاب مقدس رفتار کنیم: مثل اینکه خدا صحبت می کند.” {3} بدون چنین الزامی، در تهیه موعظه، انگیزه کمی برای دقت در متون کتاب مقدسی خواهیم داشت، بر اساس کاری که پدران انجام می دادند.

پس چرا موعظه های کلیسای اولیه بسیار متفاوت از واعظان غربی مدرنی است که همان تعهد را نسبت به نقش آیات کتاب مقدس در صحبت کردن خدا دارد؟ اغلب اوقات موعظه های اولیا و بزرگان از تمثیلهای مبهم استفاده می کند، اعداد را مهم می شمارد، و ظاهراً به شکل تصادفی از یک قسمت کتاب مقدس به قسمت دیگر می پَرد. موعظه های اولیا و بزرگان می تواند شامل انعکاسات و جهشی باشد که به نظر می رسد ظاهراً از متن مورد توجه خود بسیار منحرف شده است. آیا این ایده که موعظه مشروح مدرن از نسل چنین موعظه های قدیمی بوده، صرفاً فکری آرزومندانه است؟

 

موعظه مشروح با فرهنگ مشرک ( کافر) مداخله می کند

موعظه مشروح، یک حرفه، هنر، تأدیب و انضباط شبانی است که در آن به طور کلی در فرهنگ مشرکان مداخله می کند، و به طور خاص در شیوه سخنرانی مشرکان . واعظانی که اولیا و بزرگان بودند( و واعظان معاصر) که متعهد به موعظه مشروح می باشند، پایه و اساس دیدگاههای منشعب دانش مشرکان را برمی دارند. بعضی واعظان نقل قولهایی از نویسندگان مشرک را به کالبد مشروحات خود بافته اند. به عنوان مثال، آمبروز در موعظات موجودِ خود، بیش از صد نقل قول از ویرژیل دارد، و از نویسنده پزشکی، گالِن استفاده کرد تا به او کمک کند که پیدایش را شرح دهد. ترتولیان، دانش مشرکان را به عنوان چیزی مضّر برای الهیات تقبیح کرد ( بی ارزش اعلام کرد). سبک صحبت کردن او از تکنیکهای بلاغت( علم معانی و بیان) ساخته شده در مدارس مشرکان، استفاده می کرد که به ما یادآوری می کند که هیچ کس کاملاً نمی تواند از زمینه آنها فرار کند.

اظهارات بسیار زیادی که از نویسندگان مشرک بیان شده، فقط یکی از واضح ترین راههاست که نشان می دهد دانش مشرکان بر موعظه های اولیا و بزرگان تأثیر گذاشته است. در سطحی عمیقتر، فرهنگ مشرکِ دنیای قدیم، فرهنگی بود که جذب کلمات می شد- معانی آنها، شکل گیری و اهمیت آنها. روی هم گذاشتن اندرزهای نقل قول شده از کتاب مقدس، و استفاده از عبارات واضح کتاب مقدس برای تفسیر عبارات مبهم تر، روش و تکنیکی بود که واعظان از مدارس مشرکان یاد گرفتند که برای بحث در نوشته های هومر از آن استفاده می شد.

چنانکه در جنبش اصلاح طلبان، پیشینه تحصیلی واعظانی که اولیا و بزرگان مذهبی بودند، به شکل عمیقی خدمات آنها را شکل داده است. اولین کتاب مبانی برای آموزش موعظه توسط آگوستین نوشته شد. این کتاب شامل بخشهای گسترده و جامعی بود که انعکاسی از درسهای اختصاصی فن خطابه و سخنرانی از سیِرو بود. آگوستین ارزش دیدگاههای مشرک را در خوب صحبت کردن دید: ” چرا افرادی که حقیقت را اعلام می کنند، به گونه ای این کار را انجام می دهند که احمق، کودن، و نیمه هوشیار به نظر آیند؟ ” {4} با وجود تعریف و تمجید از بعضی درسهای سیرو، در نهایت آگوستین فکر می کرد که دعا و گوش دادن به واعظان خوب، مهمتر است. {5}

بسیاری از چیزهایی که باعث می شود موعظه های اولیا و بزرگان نسبت به موعظات مدرن متفاوت باشد، از این حقیقت برمی خیزد که، در خدمات موعظه مشروح خود، ما و پیشینیان ما ( دانسته یا ندانسته) به بهترین شکل از دیدگاههای موجود مشرکان برای تفسیرها و ارتباطات خود استفاده می کنیم. واعظان قدیمی باور داشتند که کتاب مقدس، یک کلام الهی از حقایق غنی برای شنوندگان می باشد. آنها به دنبال مفهومی برای طرح و نقشه مربوط به عددها بودند، چون فرهنگ مشرکان، فرهنگی بود که زیبایی، حقیقت و مفهومی را نهفته در اعماق عددها می دید. اگر برای ریاضیات، سخنرانی های متقاعد کننده، و فلسفه اینطور بود، پس آنها فکر می کردند که حتماً باید برای متنی که توسط خودِ خدا الهام شده، چیزی بیش از اینها باشد. زمینه دانش دنیوی( غیر روحانی) راههای واعظان قدیمی را در حرفه شان شکل داده است.

همین موضوع برای مسائل عملی موعظه کردن هم حقیقت دارد. بعضی از واعظان، موعظه های خود را به طور کامل نوشته و از روی آنها می خوانند. بعضی دیگر، مانند آگوستین، در طول هفته بر روی یک عبارت تأمل و اندیشه می کردند، بعد به شکلی بالبداهه آن را اعلام می کردند. بسیاری از مدارسِ بلاغت ( علم بیان و معانی) به دانش آموزان یاد می دادند که با خواندن و به خاطر سپردن سخنرانیها، در ملأ عام صحبت کنند. کویینتلیان، یک ناطق مشرک، مباحثه کرده و می گفت که این یک راه راحت و نابالغ برای صحبت در ملأ عام است. چه واعظ با کویینتلیان موافق باشد یا نه، به هر حال زمانیکه می خواهد از روی مکتوبات بخواند، این روشی است که به کار می برد.

این یک اشتباه بزرگ است که فرض کنیم راههای مدرن ما برای درک و موعظه کتاب مقدس به طور اتوماتیک وار برتر از راههای واعظان قدیمی است. همچنین نادرست است که این حقیقت را نادیده بگیریم که موعظه مشروح مدرن از نسل موعظه اولیا و بزرگان می باشد و الزامات پایه ای و اساسی مشترکی دارد.

موعظه مشروح با تاریخ کلیسا تکامل و توسعه می یابد

دلیل دیگری که موعظه های اولیا و بزرگان بسیار منحصر به فرد می باشد این است که آنها توسط افراد در زمینه تاریخ کلیسایی که در آن ساکن بودند، موعظه شده است. در دنیای قدیم، بعضی از واعظان از مراجع دیگری سود می جستند که توسط اوریجن در هگزاپلای او شروع شد. آگوستین در این کشمکش بود که آیا باید از ترجمه کتاب مقدس جروم که عالمانه تر بود، استفاده کند یا به نسخه ای بچسبد که جماعتش با آن آشنایی بیشتری داشتند. او تصمیم گرفت که ترجمه ای را که کمتر صحیح بود برای جماعتش حفظ کند، به خاطر حساسیت شبانی که داشت، درحالیکه به آرامی ترجمه جروم را وارد نوشته های آکادمیک( دانشگاهی) خود می کرد.

در حین اینکه تاریخ کلیسا پیشرفت می کرد، ابزارها و شکل موعظه مشروح هم توسعه و تکامل می یافت. یکی از واضح ترین نواحی که این مسئله دیده می شد، مربوط به تاریخ نجات می شود. در کلیسای اولیه، واعظان بسیار آگاه بودند به اینکه تکامل و توسعه ای در داستان کتاب مقدس وجود داشت. ایرنیوس، الهیات ” تکرار رئوس مطالب” را توسعه داد، بر پایه تکرار مشاهدات در تاریخ نجات، مانند درخت در پیدایش 2 و درختی که مسیح بر روی آن آویخته شد. طرد بدعت گذارانه مارسیون از عهدعتیق و تبادلاتی که با عالمان یهودی داشت، واعظان بسیاری را به سوی موعظه درباره شباهتها و اتحاد میان عهدها ( عهد عتیق و عهد جدید) هدایت کرد. تأکید آگوستین بر فیض در مباحثه پلاگیان او را به سوی تأکید بر تفاوت میان شریعت و انجیل هدایت کرد. همه اینها- تمرین تمثیلهای ظاهراً حاضر در همه جا- تلاشهای اولیه توسط واعظانی بود که خود را متعهد و مشغول به عبارات کتاب مقدس کرده بودند، به طریقی که عدالت و انصاف را برای تمامیت تاریخ نجات انجام داد.

تکاملات و توسعه های بسیاری که در تاریخ کلیسا ایجاد شده، راههای تازه ای برای اختلاف جزئی و واضح را در تاریخ نجات به ما ارائه می دهد، قابل درک است که موعظه های اولیا و بزرگان بر اساس تفاسیر الهیاتی آنها، می تواند برای ما کمی بیگانه به نظر برسد. در واقعیت، واعظان بزرگ قرون اولیه، نقشه راههای ممکن برای ترکیب کردن اتحاد و گوناگونی در کانون را می کشیدند- چیزی که ما امروزه هنوز هم با آن درگیر هستیم و در این زمینه اختلاف داریم.

 

نتیجه

آیا موعظه مشروح از زمان کلیسای اولیه تغییر کرده است؟ تا جاییکه موعظه مشروح باید با فرهنگ مشرکان مداخلاتی داشته باشد و باید با تاریخ کلیسا تکامل و توسعه بیابد، پاسخ بله است. آیا اینها ما را نسبت به مرکز الزامات مشترکی که مربوط به اقتدار آیات کتاب مقدس می باشد، و نسبت به شور و اشتیاقی که باعث می شود واعظان از بهترین وسایل و مطالب موجود در فرهنگ و الهیات استفاده کنند تا بتوانند کتاب مقدس را با امانتداری موعظه کنند، نابینا ساخته، ما نباید نسبت به مقدسینی که پیش از ما زحمت کشیده اند، بی احترامی کنیم، با انجام این کار، خودمان را از به ارث بردن گنجینه ای- موعظه کلیسای اولیه- که به ما کمک می کند تا در موعظه مان پیشرفت کنیم، محروم کرده ایم.

 

{1} ترتولیان ، جسم مسیح، 6

{2} آگوستین، رساله 82. 3

{3} آگوستین ، موعظه 162 سی. 15

{4} آگوستین، آموزش مسیحیت، 4. 3

{5} آگوستین، آموزش مسیحیت، 4. 32