دیگران
چگونه شام خداوند، یک کلیسای محلی می سازد؟
چه زمانی یک زوج واقعاً ازدواج می کنند؟ آیا زمانی که می گویند “بله”؟ چه زمانی آن خادم، آنها را زن و شوهر اعلام می کند؟ چه زمانی ازدواج خود را با روابط زناشویی کامل می کنند؟
احساس می کنیم که هر یک از این لحظات برای شکل دادن یک ازدواج ضروری است. اما هر یک از این موارد وابسته به مورد دیگر است. به همین دلیل، به عنوان نمونه، اگر ازدواجی هرگز با روابط زناشویی کامل نشده باشد، احساس می کنیم که این ازدواج هنوز کامل نیست. و این امتیاز، یک وزن قانونی به همراه دارد؛ قطع چنین اتصالی، یک الغا و فسخ است، نه یک طلاق.
همه اینها چه ربطی به شام خداوند دارد؟ به نظر من بسیاری از مسیحیان فکر می کنند که شام خداوند یک وقف و سرسپردگی خصوصی با شدّت زیاد می باشد. من به کلیسا می روم، کلام را می شنوم، نان را می خورم و شراب را می نوشم، مرگ مسیح و بخشش گناهانم را به یاد می آورم، و به خانه می روم. البته، ما با کلیسا در شام خداوند شرکت می کنیم، حداقل از این نظر که شام خداوند چیزی است که وقتی ” به کلیسا می رویم” آنرا انجام می دهیم. برای اکثر مسیحیان، شام خداوند و کلیسای محلی، چنین چیزی است.
اما من می خواهم در این مورد صحبت کنم که در واقع شام خداوند نقش مهمی در جمع کردن کلیسا دارد. برگزاری شام خداوند با یکدیگر، یک قدم ضروری می باشد که کلیسا را یک کلیسا می سازد. به شکل بسیار مهمی، شام خداوند، آن لحظه ای است که یک گروه از مسیحیان به یک بدن تبدیل می شوند. شام خداوند بسیاری از افراد را یک می سازد.
من به دو دلیل بر روی این نظر متمرکز می شوم. اول، این مسأله به شکل گسترده ای در میان مسیحیان انجیلی نادیده گرفته شده است. من فکر می کنم که پولس به وضوح تعلیم می دهد که شام خداوند، بسیاری از افراد را به هم متصل می کند و یکی می سازد، تا چند لحظه دیگر این را خواهیم دید. اما به نظر می رسد که تعداد بسیار کمی از کشیشان و مسیحیان، این نکته پولس را در نظر گرفته و اجازه می دهند که این مسأله، دیدگاه آنها را در مورد شام خداوند و کلیسا شکل دهد. دوم، این نکته که چگونه شام خداوند یک کلیسای محلی را تشکیل می دهد، برای پاسخ دادن به بسیاری از سؤالات عملی که کشیشان و کلیساها با آن مواجه خواهند شد، بسیار مهم است: چه کسی باید در شام خداوند شرکت کند؟ چه کسی باید آنرا رهبری کند؟ کدامیک از جمعهای شبهِ کلیسایی اجازه دارند که شام خداوند را برگزار کنند؟
برای اینکه با حکمت در مورد چگونگی برگزاری شام خداوند فکر کنیم، لازم است که این لنزهای کتاب مقدسی به طور ثابت و محکم در برابر چشمان ما قرار بگیرند.
چگونه شام خداوند، عده بسیاری را یک می سازد
کلام پولس را در اول قرنتیان 10: 16- 17 به یاد بیاورید: ” پیاله برکت که آن را تبرّک می خوانیم، آیا شراکت در خون مسیح نیست؟ و نانی را که پاره می کنیم، آیا شراکت در بدن مسیح نی؟”
پولس به قرنتیان یادآوری می کند که خوردن نان و نوشیدن پیاله، لذت بردن از مشارکت با مسیح است، تجربه مزایای مرگ اوست.
از این مشارکت عمودی میان مسیح و ایمانداران، پولس یک نتیجه گیری “افقی” می کند. در آیه 17: ” زیرا ما که بسیاریم، یک نان و یکتن می باشیم چونکه همه از یک نان قسمت می یابیم.” ادعای اصلی پولس در این آیه این است که ما که بسیاریم، در واقع یک بدن هستیم. او دو بار این اظهاریه را با اشاره به شراکت مشترک ما در شام خداوند حمایت می کند: ” چون یک نان داریم… همه ما آن نان را با هم قسمت می کنیم.” این مسأله که پولس دو بار دلیل خود را تکرار می کند، اهمیت این مطلب را نشان می دهد که نمی توانیم نان را صرفاً به عنوان چیزی ببینیم که اتحاد کلیسا را نشان می دهد. بلکه، پولس ریشه اتحاد کلیسا را در برگزاری شام خداوند قرار می دهد. یک بدن وجود دارد، چون یک نان وجود دارد.
پولس می گوید که در واقع شام خداوند بسیاری را یک می سازد. شام خداوند” ما را که بسیاریم” با هم جمع می کند و به یک بدن تبدیل می کند. به عبارت دیگر، شام خداوند، کلیسای محلی را تشکیل می دهد. البته، نکته پولس در مورد مکانیک نان و خوردن نیست، مثل اینکه بگوییم، اگر یک کلیسای بزرگتر که به بیش از یک قرص نان نیاز دارد تا شام خداوند را برگزار کند، دیگر یک کلیسا نیست، بلکه چند کلیساست. پولس از عبارت ” یک نان” استفاده می کند تا به طور مختصر عمل متحد و جمعی کلیسا برای برگزاری شام خداوند را بیان کند. نکته پولس این است که، در شام خداوند، چون ما همه با هم در مشارکت مسیح سهیم هستیم، اتحاد ما در مسیح، بدن متحد کلیسا را به وجود می آورد.
به عبارت دیگر، شام خداوند نشانه سوگند عهدجدید را تجدید می کند. در شام خداوند، ما تعهد خود را به مسیح و به یکدیگر تجدید می کنیم. و این تعهدِ دوگانه یک کلیسا را کلیسا می سازد.
کلیسای محلی، در دو قدم
خدا کلیسای محلی را در دو قدم خلق می کند. در قدم اول، او مسیحیان را خلق می کند. چگونه؟ او واعظانی را می فرستد که مسیح را اعلام کنند( رومیان 10 : 14 – 17). او روح خود را می فرستد تا بعضی از افرادی که می شنوند، مسیح را دریافت کرده و اعتراف کنند. (اول قرنتیان 12: 3). او باعث می شود که کلامش در زندگی آنها تأثیرگذار باشد و در مسیح زندگی جدیدی به آنها می دهد. (یعقوب 1 : 18). خدا با فرستادن کلامش و با فرستادن روحش برای تأثیرگذار کردن کلامش، کلیسایش را خلق می کند. خدا قوم انجیل را خلق می کند، قومی که با ایمان به مسیح نجات یافته اند. این قدم اول است.
وقتیکه مردم به مسیح ایمان می آورند، اعضای بدن جهانی او می شوند. آنها از نظر روحانی با او یکی هستند. اما برای خلق یک کلیسا، مردم نه تنها باید به سوی مسیح بیایند، بلکه باید به سوی یکدیگر نیز بیایند. باید با هم جمع شوند، و این جمع شدن نیاز به تعهد دارد. یک کلیسای محلی به طور اتوماتیک وقتی دو یا چند مسیحی در یک شهر یا در یک اتاق با هم هستند، به وجود نمی آید. در اینصورت هر وقت که شما در یک فروشگاه خواروبار فروشی به یک مسیحی برخورد می کنید، یک کلیسای جدید ظاهر می شود، و به محض اینکه به ردیف دیگر فروشگاه می روید، آن کلیسا محو می شود. یک کلیسا چیزی بیش از “مسیحیان” به صورت جمع می باشد. چیزی بیش از مجموعه ای از بخشهای مختلف آن است. باید چیزی باشد که مردم را به هم وصل کند.
قوم انجیل و طرز حکومت انجیل
بنابراین برای خلق یک کلیسا، قوم انجیل باید یک طرز حکومت انجیل را شکل دهند. یک کلیسا زمانی متولد می شود که مسیحیان متعهد می شوند که با هم یک کلیسا باشند. قدم دومی هم وجود دارد. به نمونه ازدواج فکر کنید. ازدواج زمانی متولد می شود که یک مرد و زن متعهد می شوند که زن و شوهر باشند. این عهد، ازدواج را خلق می کند. به طور مشابه، یک کلیسا زمانی متولد می شود که یک گروه از مسیحیان نسبت به یکدیگر متعهد می شوند، تا تمام آنچه را که عیسی به کلیساهایش فرمان داده، با هم انجام دهند: برای پرستش جمع شوند، با محبت یکدیگر را بنا کنند، بارهای یکدیگر را متحمل شوند، و تعمید و شام خداوند را با هم برگزار کنند.
همه اینها کار خداوند است، چون کار نجات بخش و قدرتبخش اوست که به ما این توانایی را می دهد تا به انجیل پاسخ درست بدهیم، که شامل پاسخ درست به تعهد نسبت به یکدیگر نیز می شود. کار خدا و کار ما، با یکدیگر در رقابت نیستند. ما می توانیم به عنوان مسیحی با هم جمع شویم، چون خدا در ابتدا ما را مسیحی ساخته است. خدا با خلق کردن مسیحیان و با توانمند ساختن آنها برای تعهد دادن نسبت به یکدیگر، یک کلیسا خلق می کند.
تعمید و شام خداوند
اما یک گروه از مسیحیان دقیقاً به چه شکلی این تعهد را مقرّر می کنند؟ آیینهای تعمید و شام خداوند، نقشهای مهمی بازی می کنند. در تعمید، شما در ملأعام نسبت به مسیح و قومش متعهد می شوید. تعمید، جایی است که ایمان، عمومی می شود. به این شکل است که یک ایماندار تازه در دنیا و رادار کلیسا به عنوان یک ایماندار، خود را نشان می دهد. به عبارت دیگر، تعمید، یک ایماندار را از دنیا جدا می کند. در تعمید، کلیسا به دنیا می گوید، ” این شخص به عیسی تعلّق دارد!”
در شام خداوند، ما تعهد خود را با مسیح و قومش تجدید می کنیم. اما، این قضیه با تعمید فرق دارد، شام خداوند چیزی است که ما همه با هم انجام می دهیم. شام خداوند، کلّ گروه مسیحیان را به عنوان یک بدن جدا می کند، بین آنها و دنیای اطرافشان خطّی می کشد. و با کشیدن خطّ میان کلیسا و دنیای اطراف، تعمید و شام خداوند، خطی به دور کلیسا می کشد. این آیینها باعث می شود که به چیزی اشاره کنیم و بگوییم “کلیسا”، به جای اینکه فقط به تعداد زیادی از چیزها اشاره کنیم و بگوییم ” مسیحیان”.
تصور کنید که یک مسیحی به یک شهر تازه ای برود، انجیل را موعظه کند، و تقریباً همزمان تعداد زیادی از مردم به مسیح ایمان آورند. این مسیحی تازه هر یک از آنها را تعمید دهد. چگونه و چه زمانی این مسیحیان تعمید یافته به یک کلیسا تبدیل می شوند؟ من معتقدم که اساسی ترین و ضروری ترین پاسخ این است: وقتیکه شام خداوند را با هم برگزار می کنند. به یاد داشته باشید که اجرای شام خداوند، تعهدمان را نسبت به مسیح و نسبت به یکدیگر ابراز می کند. دریافت مزایای مسیح در شام خداوند، دریافت قوم مسیح به عنوان برادران و خواهران می باشد. در شام خداوند، ما نسبت به یکدیگر متعهد می شویم، تعهدی که ما را از خطِ میان “تعدادی از مسیحیان” و “کلیسای محلی” عبور می دهد. در شام خداوند، ما به عنوان یک بدن با هم جمع می شویم. چنانکه پولس می گوید، ” زیرا ما که بسیاریم، یک نان و یکتن می باشیم چونکه همه از یک نان قسمت می یابیم.” (اول قرنتیان 10 : 17)
از روی احتیاط و دور اندیشی، من فکر می کنم که به طور کلی این یک عمل حکیمانه است که وقتی کلیساها برای اولین بار با پیمان لفظی اعضا به یکدیگر، به عنوان کلیسا شکل می گیرند، به طور واضح بیان کنند که در واقع چه کاری انجام می دهند. در سنتهای کلیسای جماعتی و تعمیدی (باپتیست)، غالباً این عمل را “عهد کلیسایی” می نامیدند، و گاهی اوقات کلّ کلیسا در هنگام اجرای مراسم شام خداوند، آنرا اعلام می کردند. من فکر می کنم که این یک عمل خوبی است. اما به این معنا نیست که تعهد لفظی ما، جدا از حضور مشترک ما در شام خداوند، یک کلیسا را خلق می کند. بلکه، تعهد لفظی و صریح عهد کلیسایی، به سادگی آنچه را که در شام خداوند بیان نشده، اما قطعاً جزئی از آن است، به صورت صریح بیان می کند. عهد کلیسایی لفظی، به درک ما کمک می کند، به ما یادآوری می کند که وقتی در نان و شراب با هم شرکت می کنیم، دقیقاً چه کاری انجام می دهیم.
دوباره می گویم، من فکر می کنم که شروع یک کلیسا کمی شبیه به شروع یک ازدواج است. این یک قیاس ناقص است، مانند همه قیاسها، اما تا حدودی این مطلب را برای ما روشن می کند. یک ازدواج زمانی متولد می شود که یک مرد و زن، سوگندها را اعلام می کنند، یک خادم یا مأمور قانونی دیگری، اعلام می کند که آنها ازدواج کردند، و این زوج ازدواجشان را با روابط زناشویی کامل می کنند. سوگند ” بله، این کار را می کنم.” رابطه جدیدی را آغاز می کند، اما این رابطه جدید تأیید نشده، تا اینکه زن و شوهر از نظر جسمی هم اتحادشان را مُهر کنند. به طور مشابه، گردهمایی ایمانداران، یک کلیسای محلی تشکیل نمی دهد، تا زمانیکه آنها اتحاد خود را از طریق شام خداوند با یکدیگر، مُهر کنند. اگر گروهی از ایماندارانی که قرار است یک کلیسا شوند، هرگز شام خداوند را با هم برگزار نکنند، نه تنها از عیسی نااطاعتی می کنند، بلکه واقعاً احساس می شود که آنها هنوز یک کلیسا نیستند. شام خداوند، تعهدی را کامل می کند که توسط آن، مسیحیان به یک کلیسا تبدیل می شوند.
چگونه شام خداوند، یک کلیسای محلی می سازد؟
شام خداوند به همراه تعمید، باعث می شود که قوم انجیل، یک طرز حکومت انجیلی را شکل دهند. در شام خداوند است که مسیحیان با هم جمع می شوند، به یکدیگر تعهد می دهند، و از مرز “بسیاری” عبور کرده و “یک ” می شوند. در شام خداوند، مشارکت ما با مسیح، مشارکت با یکدیگر را خلق می کند. شام خداوند، بسیاری را یک می سازد.
سادگی بسیار زیبا و مجلّل
یک سادگی بسیار زیبا و مجلّلی در طرح خدا برای کلیسا وجود دارد. چه چیزی برای ساختن یک کلیسا لازم است؟ موعظه انجیل ، قوم انجیل را خلق می کند، قومی که در آیینهای انجیلی شرکت می کنند. کلیسا چیزی است که در آن، انجیل و آیینهای آن، قوم خدا را شکل می دهند. تعمید، یک نفر را به بسیاری وصل می کند، و شام خداوند، بسیاری را به یک وصل می کند.
تعمید و شام خداوند، انجیل را به شکل کلیسا و ساختار کلیسا می نویسد. آنچه که بسیاری را یک می سازد، نشانه های انجیل است. وقتی مسیحیان با هم جمع می شوند تا یک کلیسا تشکیل دهند، آنها فراتر از انجیل حرکت نمی کنند، بلکه در انجیل عمیقتر می شوند.
*****
یادداشت ویراستار: این مقاله برگرفته از کتاب جدید بابی جامیسون،” مفهوم شام خداوند”، در سِری مسائل اولیه و اساسی کلیسا می باشد.
(B&H, 2016)
و با اجازه آنها مجدداً چاپ شده است.