رهبری

کشیشان از کجا بدانند که چه تپه هایی ارزش مردن بر روی آنها را دارند؟

پاسخها
05.13.2019

شکّی نیست که چنین سؤالاتی باید بر حسب موضوع مورد نظر، پاسخ داده شود، اما چندین ناحیه کلّی وجود دارد که از کشیشان خواسته می شود که به خاطر آن کار خود را به مخاطره اندازند:

  1. انجیل. هر چه مسأله به انجیل نزدیکتر باشد، کشیش باید مشتاقانه تر در مقابل آن بایستد. به طور واضح، شامل این می شود که به ضدّ افرادی که انجیل دروغین را تعلیم می دهند، یا اصول و تعالیم دیگری که می تواند افراد را به سوی انجیل دروغین هدایت کند، ایستادگی کند. همچنین شامل این می شود که به ضدّ فلسفه های خدمت روحانی که انجیل را به مخاطره می اندازد، مانند تصمیمی که بشارت دادن را متوقف می کند یا از اهمیت آن می کاهد و در عوض بر روی فعالیت اجتماعی متمرکز می شود، ایستادگی کند.
  2. اتحاد. یک کشیش باید به طور محکم بر ضدّ هر کسی یا هر چیزی که به اشتباه کلیسا را تقسیم می کند، ایستادگی کند.
  3. اصول و تعالیم کتاب مقدس. یک کشیش باید به ضدّ هر چیزی که اقتدار کتاب مقدس را تحلیل می برد (مانند حمله هایی به ضدّ مصون از خطا بودن کتاب مقدس)، ایستادگی کند، چون کتاب مقدس منبع حیات و سلامتی کلیسا می باشد.
  4. درستکار بودن. یک کشیش باید هر چیزی را که درستکار بودن او را به مخاطره می اندازد یا به اشتباه، وجدان او را به ضدّ کلام خدا ملزم می کند، از خود دور کند.
  5. قدّوسیت کلیسا. یک کشیش باید به ضدّ هر چیزی که قدوّسیت کلیسا یا اعضایش را بی حرمت می سازد، ایستادگی کند.
  6. خیرّیت گوسفندان. اگر کشیشی نمی خواهد برای خیرّیت گوسفندانش کار خود را به مخاطره اندازد، او کشیش نیست.
  7. موعظه کردن. مهمترین کاری که یک کشیش انجام می دهد، موعظه کلام خداست. بنابراین، او باید مشتاقانه کلیسایی را که به او اجازه نمی دهد که به طور واضح و آزاد کتاب مقدس را موعظه کند، ترک کند. به این معنا نیست که او نباید تأمل کند که چه زمان یا چگونه بعضی از اصول و تعالیم را از کتاب مقدس موعظه کند.

در هر شرایطی که پیش می آید، همیشه واضح و روشن نیست که آیا یکی از این قواعد در خطر می باشد.

اما این قواعد به سؤالاتی اشاره می کند که یک کشیش هنگامیکه تصمیم می گیرد که محکم بایستد یا نایستد، باید از خودش بپرسد:

” اگر در این شرایط اقدامی نکنم، آیا به گوسفندان آسیبی می رسد؟”