9 عاملی که باید در انتخاب افراد برای شاگرد سازی در نظر داشته باشیم
دو عضو کلیسا را تصوّر کنید. اجازه بدهید که آنها را باب و بیل بنامیم. باب دانشجوی کتاب مقدس می باشد. او دوست دارد که نظر کتاب مقدس را در مورد همه چیز بداند. اگر از او سؤال کنید، او حتی می تواند اصول تثلیث را هم توضیح دهد. شاید بعضی از اعمالش نشان ندهد که او مسیحی است. در حقیقت، زندگی او چندان مسیحی به نظر نمی رسد. اما او در مورد کتاب مقدس شناخت دارد!
بعد بیل را داریم. بیل کتاب مقدس را زیاد مطالعه نمی کند، و خیلی هم در این مورد صحبت نمی کند. قطعاً او می خواهد آدم “خوبی” باشد. سعی می کند به دیگران محبت کند. اما بیل به سختی می تواند یک توضیح ارتودکسی درباره اینکه عیسی کیست، یا کلیسا چیست، ارائه بدهد. او در تعریف دقیق مسائل اخلاقی هم عملکرد خوبی ندارد. اما می خواهد زندگی متفاوتی داشته باشد، نه یک زندگی خودخواهانه و خود محوری که دیگران دارند. او دوست دارد که خودش را ” مرد رابطه” بداند تا ” مرد کتاب مقدس” یا “مرد اصول و تعالیم”.
آیا یکی از این دو مرد شبیه شما می باشد؟
باب باید بیشتر به مردم اهمیت بدهد و بیل باید بیشتر به حقیقت اهمیت بدهد. واقعاً هر دو باید بیشتر به عیسی اهمیت بدهند، چون عیسی حقایق کلام خدا و زندگی قوم خدا را دوست دارد.
کار شاگرد سازی کلیسا باید به هر دو نوع از افراد کمک کند که به شکل بهتری از عیسی پیروی کنند. عیسی گفت، ” هر که خواهد از عقب من آید، خویشتن را انکار کند و صلیب خود را برداشته، مرا متابعت نماید.” (مرقس 8 : 34). باب باید خودش را انکار کند و در پیروی از عیسی، محبت بیشتری نسبت به مردم داشته باشد. بیل باید این کار را با تلاش برای بیشتر دوست داشتن کلام خدا، انجام دهد. شاگرد کسی نیست که صرفاً ادعا می کند که از مسیح پیروی می کند. شاگرد کسی است که واقعاً از مسیح پیروی می کند.
این نقطه شروع هر مکالمه ای درباره شاگرد سازی دیگران می باشد- به یاد آوردن این مطلب که، پیروی عیسی چه مفهومی دارد. شاگرد سازی یعنی کمک به دیگران برای پیروی از عیسی. شاگرد سازی رابطه ای است که در آن ما از طریق پیشقدم شدن، تعلیم دادن، تصحیح کردن، ارائه دادن یک الگو، محبت کردن، فروتن کردن خود، مشاوره، و تأثیر گذاشتن، به دنبال انجام کارهای خوب روحانی برای دیگران می باشیم.
پس ما چگونه شاگرد سازی کنیم؟ دقیقاً چگونه به باب کمک کنیم که بیشتر به زندگی مطابق ایمانش اهمیت بدهد و بیل بیشتر به درک ایمانش اهمیت بدهد؟
اینها فقط سؤالاتی برای کشیشان نیست. کتاب مقدس همه ما را موظف به انجام این کارها می کند. یوحنا به ما می گوید که یکدیگر را محبت کنید (دوم یوحنا 5). پولس به ما می گوید که یکدیگر را تشویق و دلگرم کنید و یکدیگر را بنا کنید( اول تسالونیکیان 5 : 11). همچنین او به ما می گوید که یکدیگر را تعلیم دهید، چون می خواهیم که همه، در مسیح، افرادی بالغ باشند( کولسیان 1 : 28). نویسنده عبرانیان به ما می گوید که توجه کنید که چگونه می توانید یکدیگر را به محبت و انجام اعمال نیکو ترغیب کنید. ( عبرانیان 10 : 24).
اولین موضوعی که باید در مورد آن تصمیم بگیرید این است که، وقت خود را باید با چه کسی سپری کنید؟ شما در طول هفته زمان زیادی دارید. نمی توانید کلّ کلیسا را شاگرد سازی کنید، پس چگونه تصمیم می گیرید که بر روی چه کسی سرمایه گذاری کنید؟
با توجه به کتاب مقدس، این نُه عاملی می باشد که باید به آنها توجه کرد- و احتمالاً به ترتیب زیر.
1.اعضای خانواده
پولس می نویسد، ” اگر کسی برای خویشان و علی الخصوص اهل خانه خود تدبیر نکند، منکر ایمان و پست تر از بی ایمان است. ” (اول تیموتائوس 5 : 8).
کتاب مقدس در این عبارت و عبارات دیگر تعلیم می دهد که هر یک از ما مسئولیت خاصی برای اعضای خانواده خود داریم. در خانواده، خدا روابطی به ما می دهد که یک عُمر پایدار است و مکانی طبیعی برای محبت( توجه) و دلواپسی می باشد. و این توجهات و محبتها، و مسئولیتهای طبیعی باید برای اهداف مسیح به کار گرفته شود. مخصوصاً اگر با اعضای خانواده زندگی می کنید. حتی بیشتر در مواردی می باشد که کتاب مقدس مسئولیت خاصی را نسبت به آنها بر عهده شما می گذارد، چنانکه والدین در برابر فرزندان یا همسران در برابر یکدیگر مسئولند. این روابط، مهمترین روابط شاگرد سازی شما خواهند بود.
- وضعیت روحانی
شما باید به دوستان غیر مسیحی خود بشارت بدهید، اما بیهوده است اگر بخواهید آنها را مثل یک مسیحی شاگرد سازی کنید. پولس به ما می گوید،” اما انسان نفسانی امور روح خدا را نمی پذیرد زیرا که نزد او جهالت است و آنها را نمی تواند فهمید زیرا حکم آنها از روح می شود.” (اول قرنتیان 2 : 14). شما می خواهید که یک مسیحی را شاگرد بسازید.
- عضویت کلیسا
به این مسئولیتها از کتاب عبرانیان توجه کنید:
” مرشدان خود را که کلام خدا را به شما بیان کردند بخاطر دارید و انجام سیرت ایشان را ملاحظه کرده، به ایمان ایشان اقتدا نمایید… مرشدان خود را اطاعت و انقیاد نمایید زیرا که ایشان پاسبانی جانهای شما را می کنند، چونکه حساب خواهند داد تا آن را به خوشی نه به ناله بجا آورند، زیرا که این شما را مفید نیست.” (عبرانیان 13: 7، 17).
قطعاً این آیات از ما دعوت می کند که به مُرشدان کلیساهای خود توجه کنیم. با اینحال یک مفهوم ضمنی دیگر این است که راههای شاگردی روزمره به بهترین شکل، در زمینه رابطه با کلیسای خودِ شخص عمل می کند.
ما مسئولیت بزرگتری نسبت به جماعت خود داریم- تا هم به آنها کمک کنیم و هم از آنها کمک بگیریم. اعضای یک کلیسا از بدن مشایخِ (مُرشدان) همان کلیسا اطاعت و پیروی می کنند. آنها یک بیانیه ایمان و عهد کلیسایی را تأیید می کنند. آنها یک تعلیم را در مورد مسائل اولیه و ثانویه دریافت می کنند. حداقل به صورت هفتگی یکدیگر را می بینند. به این دلایل، به طور طبیعی مصلحت در این است که روابط شاگرد سازی در زمینه کلیسای خودِ شخص برقرار شود.
بعلاوه، اگر دوست شما در یک کلیسای ناسالم شرکت می کند، ممکن است با شاگرد سازی آنها به زندگی روحانیشان آسیب بزنید. چگونه؟ حمایت روحانی شما، به شکل عجیبی، به آن شخص این توانایی را می دهد تا در کلیسایی بماند که کتاب مقدس را تعلیم نمی دهد. این یک قانون مطلق نیست، اما ممکن است بهتر باشد که دوست خود را تشویق کنید که به یک کلیسای سالم بپیوندد. مسیحیان به کلّ بدن نیاز دارند، نه فقط به شما.
- جنسیّت
کتاب مقدس نسبت به مسائل جنسّیت در شاگرد سازی حساسّیت دارد. به عنوان نمونه، پولس به تیطس می گوید، ” همچنین زنان پیر… تا زنان جوان را خرد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند، و خرد اندیش و عفیفه و خانه نشین و نیکو و مطیع شوهرانِ خود که مبادا کلام خدا متهّم شود.” (تیطس 2 : 3 – 5).
در محیط عمومی، من به زنان و مردان تعلیم می دهم. بعلاوه، ما همه مادر و پدر داریم، و بسیاری از ما خواهران یا برادران یا همسرانی داریم- منظورم این است که، شاگرد سازی جنس مخالف در خانواده های ما انجام می شود. و در کلیسا ما با هم، با زنان و مردان عهد می بندیم و دوستان خانوادگی داریم.
با اینحال وقتی به روابط شاگرد سازی طبیعی و سنجیده می رسیم، حکمت اقتضا می کند که مردان، مردان را شاگرد سازی کنند و زنان، زنان را شاگرد سازی کنند. ما می دانیم که جنسّیت یک واقعیتی است که خدا به ما داده، و هدف ما این است که با احترام و با در نظر داشتن واقعیت با آن برخورد کنیم. ما باید همه افراد را در کلیسا دوست داشته باشیم، و همزمان باید تلاش کنیم تا از روابط نزدیک اشتباه جلوگیری کنیم.
- سنّ
همانطور که کتاب مقدس نسبت به جنسّیت حساسّیت دارد، نسبت به سنّ هم حساسّیت دارد. در عبارت تیطس که پیش از این مطرح شد، زنان جوانتر از زنان مسنّ تر تعلیم می گیرند. در جای دیگر، پولس به تیموتائوس می گوید که اجازه ندهد جوانیش خوار شمرده شود، و در همان نامه، تیموتائوس را تشویق می کند که به مردان مسنّ تر احترام بگذارد. ( اول تیموتائوس 4 : 12 ؛ 5 : 1).
به طور طبیعی، شما شخصی جوانتر از خودتان را شاگرد سازی خواهید کرد. با توجه به این مسأله، کتاب مقدس پُر از نمونه های استثنایی می باشد که در آن جوانترها به افراد پیر تعلیم می دهند. و قطعاً، در حالیکه سنّ ما بالاتر می رود، ما می خواهیم که در فروتنی برای یادگیری از افرادی که همسنّ خودمان هستند و افرادی که از ما جوانتر هستند نیز رشد کنیم. در غیر اینصورت، دیگر هیچ معلّمی نخواهیم داشت! من شخصاً متوجه شده ام که از دوستانی که در دهه بیست و سی زندگی خود هستند چیزهای زیادی یاد می گیرم، همانطور که چیزهای زیادی از افرادی که در دهه هفتاد و هشتاد هستند، یاد می گیرم.
- متفاوت از شما
مواردی وجود دارد که آشکارا قدرت انجیل را نشان می دهد، به همان اندازه که اتحاد را در میان افرادی نشان می دهد که توسط مقوله های این دنیا جدا شده اند. ” زیرا که به وسیله او {مسیح} “، کتاب افسسیان اظهار می کند،” هر دو { یهودیان و غیر یهودیان(امتها)} نزد پدر در یک روح دخول داریم.” (افسسیان 2 : 18) دیوار جدایی میان یهود و غیر یهود در صلیب فرو ریخت.
حال، حکمت خدا از طریق اتحاد میان این افرادی که رسماً جدا شده اند، نشان داده می شود. (افسسیان 3 : 10). و البته، اتحادی که کلیسا تجربه می کند، از مرز قومیّت، موقعیت اقتصادی، تحصیلی، و انواع دیگر جداییها عبور کرده و روزی را پیش بینی می کند که در آن ” گروهی عظیم، هیچ کس ایشان را نتواند شمرد، از هر امتّ و قبیله و قوم و زبان” به طور کامل با هم در پیش تخت خدا در پرستش ایستاده اند. (مکاشفه 7 : 9 – 10).
این مسأله عملاً چه مفهومی دارد؟
در حالیکه شما به دنبال شخصی برای شاگرد سازی هستید، به هر شکل ممکن، مادران میانسال باید با یکدیگر دوست باشند؛ و زوجهای جوان باید وقتی را با هم سپری کنند؛ و مردان مجرد که در دهه بیست زندگی خود هستند باید با هم جمع شوند. چنین گروههایی چیزهای مشترکی دارند که خدا از آنها برای رشدشان استفاده می کند.
اما توجه داشته باشید که با سپری کردن اوقات خود با دانشجویان کالج چه چیزهایی می توانید یاد بگیرید؛ یا با کار کردن با بچه ها و جوانان؛ با کمک به افراد بین المللی از انگلیس یا برزیل یا کره؛ یا اگر شما یک شوهر جوان سفید پوست هستید، با یک شوهر آفریقایی- آمریکایی مسنّ تر ملاقات کنید.
چقدر چیزها هست که خدا می خواهد از طریق افرادی که با ما تفاوت دارند، درباره خودش به ما بیاموزد! و چقدر انجیل در اتحاد ما نشان داده می شود- نه فقط در اتحاد برای دوست داشتن یکدیگر، بلکه در اتحاد برای یادگیری از یکدیگر.
- تعلیم پذیری
کتاب امثال، بارها و بارها از پسر تعلیم پذیر تعریف و تمجید می کند و احمقی را که توبیخ، تعلیم، و مشورت گرفتن را مسخره می کند، رد می کند. بعلاوه، به ما می گوید که خدا “مسکینان را به انصاف رهبری خواهد کرد و به مسکینان طریق خود را تعلیم خواهد داد.” (مزامیر 25 : 9 ؛ مقایسه شود با امثال 11 : 2). بنابراین، پطرس تعلیم می دهد که، ” همچنین ای جوانان، مطیع پیران باشید بلکه همه با یکدیگر فروتنی را بر خود ببندید زیرا خدا با متکبران مقاومت می کند و فروتنان را فیض می بخشد. ” ( اول پطرس 5 : 5).
شما نمی خواهید که وقت خود را صرف کسی کنید که فکر می کند شما چیزی برای یاد دادن ندارید. و چیزی نیست که آنها بخواهند یاد بگیرند. به افراد تعلیم پذیر، تعلیم بدهید. و سعی کنید که خودتان هم تعلیم پذیر باشید.
- امانتداری در تعلیم دادن به دیگران
سخنان پولس به تیموتائوس را به یاد بیاورید: ” آنچه به شهود بسیار از من شنیدی، به مردمان امین بسپار که قابل تعلیم دیگران هم باشند.” ( دوم تیموتائوس 2 : 2).
ما می خواهیم همه افراد را شاگرد سازی کنیم، و مخصوصاً افرادی را که خودشان نیز افراد دیگری را شاگرد سازی خواهند کرد؛ و آن افراد نیز دیگران را شاگرد سازی خواهند کرد. اگر لازم باشد کارهای دیگری هم انجام خواهیم داد، اما واقعاً دوست داریم که کار تکثیر را انجام دهیم. ما فقط نسل بعدی را تربیت و هدایت نمی کنیم؛ بلکه سعی می کنیم که کارمان به تمام نسلهای آینده برسد!
- نزدیک بودن و برنامه ها
بالاخره، چه باور کنید یا نکنید، کتاب مقدس نسبت به زمان و برنامه پرمشغله ما حساسّیت نشان می دهد. پولس می نویسد،” خلاصه، بقدری که فرصت داریم، با جمیع مردم احسان بنماییم، علی الخصوص با اهل بیت ایمان.” ( غلاطیان 6 : 10). شما آیات دیگری خواهید یافت که مانند این آیه از ما می خواهد به بهترین شکل از وقت خود استفاده کنید. ( به عنوان نمونه افسسیان 5 : 16).
این خصوصیت آخری که در مورد آن صحبت می کنم، درباره حکمت است. اما به طور کلی، توصیه می کنم که افرادی را پیدا کنید که برنامه شان با برنامه شما هماهنگ باشد. همچنین باید به محلّ کار یا زندگی خود، و تعهدات خود نسبت به خانواده، شغل، و کلیسا توجه داشته باشید. این را بدانید که خدا از شما دعوت نمی کند که کار غیر ممکنی را انجام دهید. البته در همه این چیزها، خدا از قبل کار نیکویی را برای ما مهیا می کند تا ما آنرا انجام دهیم. ( افسسیان 2: 10). و مانند سامری نیکو، گاهی اوقات او افرادی را در مسیر زندگی ما قرار می دهد که شاید به طور طبیعی، اوقات خود را با آنها سپری نمی کردیم. شاید عضوی از کلیسایتان باشد که به طور اتفاقی در اداره شما کار می کند، یا بچه های آنها در همان رویدادهای ورزشی شرکت دارند که بچه های شما در آن شرکت می کنند. یا شاید همسر کسی او را ترک می کند و شخص غصّه دار به سراغ شما می آید.
کلّ مطلب این است که در مورد شخصی که انتخاب می کنید تا با او وقت صرف کنید، فکر کنید و با حکمت عمل کنید، اما بدانید که گاهی اوقات برنامه ها و نقشه های خداوند بر نقشه های ما غالب می آید. خدا را شکر، این موضوع ما را وابسته به او نگه می دارد!
جمع بندی
باب و بیل را به یاد دارید؟ فرض کنید که برنامه شما این فرصت را به شما می دهد که اوقات خود را با یکی از آنها سپری کنید، اما نه با هر دو نفر. شما چگونه انتخاب می کنید؟ قطعاً باید در این مورد دعا کنید، اما ضرورتاً هیچ پاسخ درستی وجود ندارد، و نباید احساس گناه کنید از اینکه نمی توانید زمان خود را به هر دو نفر اختصاص دهید. به همین دلیل است که ما بدن مسیح را داریم.
شاید انتخاب کنید که زمانی را به باب اختصاص بدهید، چون برنامه کاری او با برنامه کاری شما هماهنگی بیشتری دارد یا چون او در همسایگی شما زندگی می کند یا خانمهای شما دوستان خوبی برای هم هستند. شاید بیل را انتخاب کنید چون او تابستان آینده به بوگوتا، کلمبیا برمی گردد، و تمایل دارد که به دیگران تعلیم دهد، و شما می خواهید او را تجهیز کنید که بتواند دیگران را در بوگوتا تجهیز کند. با هر منطقی که انتخاب می کنید، دعا کنید، حکمت بطلبید، و بعد اقدام کنید.
در نهایت، اگر شما آگاهانه یک یا چهار نفر را شاگرد سازی می کنید، اطمینان حاصل کنید که خودتان هم از نظر روحانی رشد می کنید، و بعد به اطرافیان خود کمک کنید که رشد کنند. هر دو مورد اهمیت دارد و هر مورد به مورد دیگر کمک می کند.
یادداشت ویراستار: این مقاله برگرفته از موارد اقتباس شده از کتاب جدید مارک دِوِر می باشد، شاگرد سازی: چگونه به دیگران کمک کنیم که از عیسی پیروی کنند (راه صلیب، 2016). با کسب اجازه مورد استفاده قرار گرفته است.